فهرست مطالب

معرفت - سال سی و دوم شماره 5 (پیاپی 308، امرداد 1402)

ماهنامه معرفت
سال سی و دوم شماره 5 (پیاپی 308، امرداد 1402)

  • جامعه شناسی
  • تاریخ انتشار: 1402/06/29
  • تعداد عناوین: 9
|
  • آیت الله علامه محمدتقی مصباح یزدی صفحات 5-7

    بحث ما درباره ملاک ارزش های اخلاقی از نظر اسلام و سایر مکاتب اخلاقی بود و اینکه این ارزش ها در چه شرایطی ثابت می شود. ارزش های اخلاقی می توانند مطلوب، نامطلوب، مثبت یا منفی باشند و دارای مراتب اند و اسلام برای آنها حد نصابی قایل است که همه موظفند آن را شناخته، با توجه به آن، برنامه های خود را تنظیم کنند. حد نصاب ارزش ها مویدات و مقدمات ارزش های اصلی محسوب می شوند. بعضی از مراتب نیز مخصوص انبیا و اولیای خاص خداست که امثال ما از درک آنها عاجزیم، اما بسیاری از مراتب ارزش ها را می توان درک و تعریف کرد و لوازم آن را برشمرد.
    روح همه ارزش هایی که مورد قبول اسلام است، ایمان به خداست. به میزان دخالت ایمان در هرکاری، ارزش آن کار معین می شود. البته ایمان با علم (دانستن) تفاوتی ظریف دارد؛ زیرا علم با کشف واقعیت برای انسان هرچند بی اختیار و بدون تلاش حاصل می شود، اما در ایمان عنصر اختیار وجود دارد؛ یعنی بعد از علم، انسان باید آن را بپذیرد و به لوازم آن ملتزم باشد. ازاین رو ممکن است با وجود علم، ایمان وجود نداشته باشد. همچنان که فرعون می دانست حضرت موسی(ع) پیامبر است، اما می گفت: «ما علمت لکم من إله غیری» (قصص: 38) یا «انا ربکم الاعلی» (نازعات: 24).

    کلیدواژگان: ایمان، کفر، تقابل ایمان و کفر، مراتب ایمان
  • مهری ایمانی صفحات 9-17

    یکی از مسایلی که امروزه در مورد آن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد بحث از حقوق و تکالیف زن و مرد است. مدعیان این باور، زنانگی و مردانگی را نقش های اعتباری می دانند که جامعه به افراد بخشیده است. این مقاله به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. براساس رویکرد آیت الله مصباح یزدی به مسیله جنسیت زن و خانواده که رویکردی کلامی و اجتهادی است، به اثبات حقیقت جنس مذکر و مونث براساس تفاوت های روحی و جسمی که در هریک از این دو دسته وجود دارد، پرداخته و سپس آثار ناشی از این تفاوت ها را که منجر به تعیین حقوق و تکالیفی برای هریک از دو جنس می شود ذکر می کنیم.
    یافته های پژوهش حاکی از این است که این تفاوت ها هرگز به معنای ظلم در حق زن و برتر بودن مرد نیست؛ بلکه هر دوی آنها در حقیقت و روح انسانی واحدند و تنها تفاوتشان در جهات جسمی و روانی است که خداوند متناسب با این تفاوت ها برای تکامل آنها حقوق و وظایف متقابلی را مشخص کرده و مسیر تکامل و سعادت را برای همه انسان ها مهیا کرده است.

    کلیدواژگان: جنسیت، زن، خانواده، حقوق، تکالیف
  • محمدناصر سقای بی ریا صفحات 19-30

    هدف مقاله حاضر واکاوی شاخصه های مسیله جمعیت از دیدگاه علامه مصباح یزدی، ازجمله ماهیت مسیله جمعیت و ارتباط آن با سایر علوم، دیدگاه اسلام راجع به تکثیر جمعیت، عوامل موثر در پدیدآیی مشکل جمعیت در ایران، شیوه و راهبرد برون رفت از این مشکل است، که با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا به آن پرداخته شده است. نتیجه آنکه از دیدگاه علامه مصباح یزدی
    1. مسیله جمعیت ماهیتی میان رشته ای دارد و با علوم جمعیت شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و فقه مرتبط است؛ 2. مطلوبیت تکثیر نسل منطبق بر فلسفه آفرینش و یک اصل موضوع کلامی و با توجه به روایات، نزدیک به بدیهی است؛ 3. عوامل موثر در پدیدآیی مشکل جمعیت شامل توطیه دشمنان خارجی، خطای روحانیان، خطای دولت مردان، عقب ماندگی های علمی و رواج فرهنگ راحت طلبی جهانی است؛ 4. تعیین روش در آغاز، بررسی جنبه های مختلف موضوع و توجه به نقش عوامل متعدد و جمع بندی و اولویت بندی مشکلات ضروری است؛ 5. راهبرد حل مسیله جمعیت، برنامه ریزی در جهت تقویت پایه های علوم مرتبط با مسیله جمعیت به ویژه جمعیت شناسی، جامعه شناسی جمعیت، اقتصاد جمعیت و فقه جمعیت؛ برملاساختن توطیه های دشمن، نقد روشنگرانه جنگ فمینیسم علیه خانواده و نیز برنامه های تقویت دینداری به ویژه تقویت اعتقاد به ارزش های خانوادگی در زمینه فرزندآوری و فرزندپروری، از مجموعه دیدگاه های علامه مصباح یزدی نتیجه گیری می شود. نقش حوزه های علمیه در انجام فعالیت های فرهنگی، پژوهشی و آموزشی، معرفی نتایج و ارایه تحلیل های درست، برجسته است.

    کلیدواژگان: جمعیت، جمعیت ایران، شاخصه ها، علامه مصباح یزدی
  • اسماعیل چراغی کوتیانی، اعظم شیری * صفحات 31-42

    طلاق در طول تاریخ به عنوان یک راه حل برای برون رفت از مشکلات زناشویی مطرح بوده است؛ اما شیوه برخورد با آن در هر جامعه ای متفاوت است. امروزه از طلاق به مثابه عاملی تنش زا و تهدیدکننده برای خانواده و نیز «آسیب اجتماعی» یاد می شود که نیازمند نگاهی متفاوت است. آن نگاه متفاوت از دیدگاه اسلام آمیختگی حقوق و توصیه های اخلاقی در طلاق است. در این پژوهش تلاش شده است داده های تحقیق با روش کتابخانه ای گرداوری و با روش پردازش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد. در فرایند واکاوی آیات و روایات مربوط به طلاق دریافتیم که اسلام مراحل دوگانه ای را برای این توصیه ها ترسیم می کند؛ به گونه ای که می توان توصیه های اخلاقی ناظر بر طلاق را به دستورالعمل های هنگام (حین) و دستورالعمل های بعد از طلاق تقسیم کرد. در گونه نخست، به زوجین توصیه می شود که اگر در زندگی زناشویی دچار اختلاف و مشکل شدند، باید با صبر، گذشت، مدارا و تغافل مشکل را حل کنند؛ اما اگر به هر دلیلی گذشت و صبر نتیجه نداد، طلاق تنها راه حل برای پایان دادن به این اختلافات خواهد بود. در این مرحله راهکار اسلام حقوق آمیخته با اخلاق است؛ لذا احکام طلاق را به قیود اخلاقی ویژه ای مثل معروف، احسان، تقوا، پرهیز از اذیت و آزار و... مقید کرده است. نوع دوم دستورات اخلاقی طلاق، معطوف به بعد از طلاق است، تا عوارض ناشی از آن کاهش پیدا کند و یا زمینه برای رجوع به زندگی زناشویی فراهم شود.

    کلیدواژگان: طلاق، اخلاق طلاق، امساک به معروف، تسریح به احسان
  • محمدرضا شکیبا *، حیدر اسماعیل پور صفحات 43-51

    عصر اینترنت و فضای مجازی با سرعتی غیرقابل کنترل در حال پیشرفت و گسترش است و قطعا تمامی مناطق جهان با اینترنت سروکار دارند و زندگی بدون آن مشکلات زیادی را به همراه خواهد داشت. اینترنت همچنین مسایل و مشکلاتی را برای نهاد ارزشمند خانواده ایجاد کرده است. یکی از این  مسایل خیانت اینترنتی است؛ که این مفهوم به روابط پنهانی یکی یا هر دوی زوجین خارج از بستر ازدواج با شخصی دیگر از طریق اینترنت و فضای مجازی می انجامد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مفهوم خیانت اینترنتی و تاثیرات آن بر نهاد خانواده انجام شده است. با توجه به هدف پژوهش، روش تحقیق توصیفی است. نتایج این پژوهش نشان داد که خیانت اینترنتی موجب کاهش صمیمیت و به سردی گراییدن روابط زوجین و همچنین طلاق عاطفی و کاهش اعتماد و بدبینی میان زوجین می شود؛ که لازم است اقداماتی جهت درمان و پیش گیری و مقابله با آسیب های این معضل توسط مراجع ذی صلاح انجام پذیرد.

    کلیدواژگان: اینترنت، خیانت اینترنتی، خیانت، خانواده، زوجین
  • سیده پروین جوادی، فرشاد میرزایی مطلق *، علی فرداد صفحات 53-62

    بسیاری از بزرگان ادب فاخر فارسی به منظور ترویج سبک زندگی اسلامی، با تکیه بر آموزه های دینی، در آثار منظوم و منثور خویش راهکار های بسیاری برای مصون ماندن از آسیب های بی حجابی و بی عفتی ارایه کرده اند. در مقاله حاضر به شیوه مطالعات کتابخانه ای و رویکرد توصیفی تحلیلی، مصادیق ترویج عفاف و حجاب در برخی از متون نظم و نثر فارسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت، و راهکارهایی برای مصونیت از آسیب های بی حجابی و بی عفافی در سطح جامعه، از هفت پیکر نظامی، بوستان سعدی، چهار مقاله عروضی سمرقندی، تاریخ بیهقی، دیوان حافظ و حدیقهالحقیقه سنایی آورده خواهد شد. مواردی همچون برجسته سازی فرهنگ حجاب و عفاف، تاکید بر خداترسی، استعاذه، توصیه به حزم و هشیاری والدین در حراست خردمندانه از نسل جوان، آگاهی بخشیدن به جوانان، ارزشمند جلوه دادن حسن خداداد، فطانت بانوان و معرفی «غیرت» به عنوان خصیصه ای ارزشمند از دستاوردهای پژوهش حاضر هستند. در نهایت بیان خواهد شد که به طورکلی مباحث حجاب و عفاف در حوزه ادب فارسی از چنان اهمیتی برخوردار هستند که عروضی سمرقندی در چهار مقاله به نقل از ابن سینا آورده است که طبیبی حاذق، کنیزکی را به واسطه شرم از کشف حجاب، درمان نموده؛ و محمد عوفی در جامع الحکایات آورده است که دختری علوی جان بر سر حفظ عفاف خویش نهاده است.

    کلیدواژگان: ادب فارسی، حجاب، عفاف، حیا، استعاذه، فطانت، غیرت
  • مجید مفید بجنوردی * صفحات 63-72

    مسیله آگاهی انسان، زمانی به کانون بحث در نظریات جامعه‏شناختی تبدیل شد که نظریات کل‏گرایانه‏ای همچون آگوست کنت، دورکیم، کارکردگرایان و... این عنصر را در مطالعه جامعه نادیده گرفته و سبب شکل‏گیری رویکرد تفسیرگرایی و تاکید آن بر اهمیت آگاهی در مطالعه جامعه‏شناختی شدند. دو رویکرد کل‏گرایی و تفسیرگرایی با تقابل با هم، اکثر نظریات جامعه‏شناختی را دربرمی‏گیرند و پژوهش حاضر با روش تحلیلی و با هدف شناسایی کاستی‏های دو رویکرد در تحلیل آگاهی، به بررسی جایگاه این مسیله در نظریات برخاسته از این دو رویکرد می‏پردازد؛ و درنهایت، نگاهی انتقادی از منظر فلسفه اسلامی دارد. نظریات کل‏گرا با رویکرد طبیعت‏گرایی، آگاهی را از تحلیل جامعه‏شناختی کنار نهاده و به‏دنبال عوامل زیربنایی شکل‏دهنده آگاهی هستند. تفسیرگرایان نیز که از آگاهی آغاز و بر عاملیت ذهن و فهم کنشگر تاکید دارند؛ سرانجام قایل به سلطه جامعه بر آگاهی و حرکت به سمت نوعی ایده آلیسم می گردند. فلسفه اسلامی با مباحثی چون اتحاد علم‏ و عالم ‏و معلوم، تجرد ادراک و حرکت جوهری نفس، بدون آنکه دچار ایده‏آلیسم شود، به تحلیل آگاهی و جایگاه کانونی آن در نظریه اجتماعی می‏پردازد؛ به‏گونه‏ای که ماهیت و هستی جامعه و نظریه‏پردازی اجتماعی، منوط به تحلیل این عنصر بنیادی است.

    کلیدواژگان: آگاهی، تفسیرگرایی، کل‏گرایی، نظریه جامعه‏شناسی، فلسفه اسلامی
  • حسن نورمحمدی *، محمدمهدی فیروزمهر صفحات 73-80

    سعادت و سلامت انسان ازجمله مسایل مهمی است که در قرآن کریم به آن پرداخته شده است؛ و از سویی دیگر در جامعه کنونی با توجه به وجود آسیب ها و تهدیدهای مختلف، سعادت و سلامت انسان معاصر بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. لذا حرام خواری و آثار آن ازجمله مواردی است که سعادت و سلامت انسان، بخصوص انسان کنونی را تحت تاثیر قرار می دهد. مقاله حاضر به بررسی مفهوم حرام خواری از دیدگاه قرآن پرداخته و پیامدهای حرام خواری از حیث تکوینی و تشریعی آن را با تکیه بر آیات الهی بیان می کند. در این اثر با روش اسنادی با مراجعه به آیات قرآن کریم و تفاسیر در ذیل آیات با رویکردی توصیفی تحلیلی حرام خواری و پیامدهای حرام خواری تبیین شده است. حرام خواری دو گونه است: نخست آنکه خوردن و تصرف در چیزهایی که خوردن آنها حرام ذاتی است؛ مانند حیوانات حرام گوشت، مردار و خون. موارد دیگر تصرف و خوردن چیزهایی که به صورت فی نفسه حرمت ذاتی ندارد؛ اما چون با حرام خوار ارتباط صحیح و مشروعی ندارد و شارع همه راه های تصرف آن را حلال نمی داند و بعضی راه های کسب و اکل آن را حرام می داند؛ لذا تصرف و خوردن آن حرام عرضی است، مانند ربا، رشوه و کم فروشی.
    نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که حرام خواری فرد را در حیث تشریعی با چالش های چون خروج از فطرت دینی و الهی، تبعیت از اعمال و اهداف شیطان و تکذیب و عدم ایمان به روز جزا و از حیث تکوینی با چالش هایی چون ضرر به بدن و افساد آن، زایل شدن عقل، قساوت قلب، ابتلا به انواع بلاها، مرگ ناگهانی و انقطاع نسل مواجه می سازد.

    کلیدواژگان: قرآن، حرام خواری، آثار (پیامد)، تشریعی، تکوینی
  • جلیله صالحی *، محمدعلی وطن دوست صفحات 81-90

    فمینیست ها زنان را در موقعیت های فرودستانه ای نسبت به مردان می بینند و برای رهایی از این تبعیض، ندای آزادی خواهی و برابر طلبی را فریاد می زنند. برخی دگراندیشان مسلمان نیز با تاسی به این مکتب بر این باور شدند که به دلیل وجود قوانین مردسالارانه دین اسلام، آزادی از زن مسلمان سلب شده و برای رفع این تبعیض نیاز به تقلیل حاکمیت دین در عرصه اجتماع است و در این راستا به بازخوانی قوانین اسلامی پرداختند. در پژوهش حاضر، با شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، تلاش شده است این انگاره در ترازوی نقد و ارزیابی قرار گیرد. در پایان این نتیجه به دست آمده است که آزادی خواهی به معنایی که فمینیست ها در طلب آن هستند، با قوانین نظام اسلامی که برگرفته از وحی الهی و مطابق با فطرت و طبیعت انسان هاست، ناسازگار است. درواقع، سوءبرداشت برخی از دگراندیشان به دلیل درک نادرست از آموزه های اسلامی است.

    کلیدواژگان: فمینیسم، اسلام، آزادی خواهی، زنان، اندیشمندان مسلمان